هرچند موارد آسیبزا در این میان شکل گرفت مثل تورهای بدون مجوز یا خانهمسافرهای بدون جواز و کارتن به دستان، اما مردم آرامآرام داشتند به طرف گردشگری داخلی اقبال نشان میدادند و صاحبان تورها نیز در رقابت با یکدیگر تلاش میکردند نواحی بکر را به مسافرانشان معرفی کنند. مردم داشتند میآموختند که از اوقات فراغت خود حتی از دو روز تعطیلی پایان هفته برای پرداختن به طبیعتگردی و دیگر انواع گردشگری استفاده کنند و از این ناحیه برای مقاصد گردشگری رونق اقتصادی و شغل ایجاد شده بود که کمکم داشت به احیا صنایعدستی روستایی میانجامید اما حالا با شیوع کرونا دو سالی است که گردشگری داخلی کم و بیش درش تخته شده و رو به فراموشی کامل و ناکجا آباد میرود.
این در حالی است که گردشگری خارجی نه به قوت قبل از کرونا اما با رونق نسبی به حیات خود ادامه میدهد و ستاد مدیریت کرونا در حالی سعی میکند برای جلوگیری از شیوع کرونا مقابل گردشگری داخلی بایستد که سفرهای خارجی بهویژه سفر به ترکیه همچنان پابرجاست.
نمیتوان خطر شیوع کرونا با سفر را نادیده گرفت اما لازم است در این بین نگاه عادلانهتری وجود داشته باشد و آنجا که با مصوباتی برای سفر ممنوعیت ایجاد میکنیم تبدیل به کار چاقکنهای حوزه گردشگری برای دیگر کشورها نشویم؛ چراکه سفرهای خارجی نیز به اندازه سفرهای داخلی خطرآفرین است و سویههای جدید کرونا با همین سفرها به داخل کشور منتقل میشود. حالا که با یک بیماری سرکش روبهروییم و طبق گفته دانشمندان حداقل تا 5 سال آینده با انواع موجهای کرونا دستبهگریبانیم لازم است مثل دیگر کشورها به سمت گردشگری هوشمند حرکت کنیم و رونق را بهویژه به گردشگری داخلی بازگردانیم. هرچند الان هم برای نجات این صنعت به اندازه کافی دیر شده اما شاید اینبار بشود این صنعت همیشه مغفول را جانی دوباره داد و ماهی با تاخیر صید شده را تازه قلمداد کرد.